اسکیزوفرنی بیماری است که حدود یک درصد جمعیت انسانی به آن مبتلا هستند. معمولاً قبل از ۲۵ سالگی شروع می شود. تا آخر عمر باقی می ماند و افراد هیچ طبقه اجتماعی از ابتلای به آن مصون نیستند. کم توجهی و انزوای اجتماعی که به دلیل ناآگاهی عمومی نسبت به این اختلال گریبانگیر مبتلایان سکیزوفرنی می شود، بیماران و خانواده هایشان را آزار می دهد.
اسکیزوفرنی کلمه ایست که اکثر مردم آنرا با خشونت و اختلالات رفتاری مرتبط می دانند. رسانه های خبری هم مرتب از این کلمه به این نحو استفاده می کنند که البته اینگونه برداشتی کاملا غیر عادلانه و غیر واقعی است. اکثر مردم از اینکه به آنها بگویند اسکیزوفرنی دارند، احساس بسیار ناخوشایندی پیدا میکنند.
ما از این کلمه استفاده می کنیم به این خاطر که به نظر می رسد کلمه بهتری برای بیان این رفتار وجود ندارد با این وجود اگر شما استفاده از این کلمه را مناسب نمی دانید، بهر حال امیدواریم مطالب این مقاله برای شما مفید باشد.
اسکیزوفرنی در میان سنین ۱۶ تا ۳۰ سالگی ،بیشترین آسیب را به خود اختصاص می دهد و علایم در مردان نیز در سن کمتری نسبت به زنان نشان داده میشود در بسیاری از موارد، اختلال به طرز آهسته ای توسعه می یابد که فرد نمیداند ، سالهاست آن را داشته است با این حال، در موارد دیگر، فرد می تواند ناگهان دچار شده و به سرعت پیشرفت کند. اسکیزوفرنی حدود ۱ درصد از بزرگسالان جهان را تحت تاثیر قرار می دهد کارشناسان می گویند اسکیزوفرنیا، گاهی جنبه های بیماری های مختلف را در غالب یک بیماری بروز میدهند. علائم، شامل تصورات، توهم و افکار ناخوشایند است و تشخیص اسکیزوفرنی، تنها زمانی رخ می دهد که بیماری دیگری از بین رفته باشد.
علائم اسکیزوفرنی به چهار دسته تقسیم می شوند:
- علائم مثبت : همچنین به عنوان علائم روانی شناخته شده است به عنوان مثال، اعتقادات غلط و دروغین و توهمات.
- علائم منفی : این به عناصری اشاره دارد که از فرد گرفته می شود. به عنوان مثال، عدم تجلی حالات چهره یا عدم انگیزه.
- علائم شناختی : این بر فرآیندهای فکر شخص تاثیر می گذارد. آنها ممکن است علائم مثبت یا منفی داشته باشند، به عنوان مثال، ضعف در تمرکز یک علامت منفی است.
- علائم عاطفی : معمولا علائم منفی مانند بی احساسی است.
علایم اسکیزوفرنی
این علایم اغلب در دو گروه مثبت و منفی توضیح داده می شوند.
علایم مثبت
این تجربیات نا معمول متداول ترین علایم اسکیزوفرنی هستند اما در دیگر اختلالات روحی هم مشاهده می شوند.
توهم در اسکیزوفرنی
حالتی را که درآن شما چیزی را که وجود ندارد می بینید، می شنوید، بو می کشید و یا احساس می کنید، توهم می گویند. در اسکیزوفرنی اغلب توهم از نوع شنیدن صدا می باشد.
شنیدن صدا شبیه چیست؟
این صداها کاملا واقعی اند. منبع این صدا ها خارج سر شما می باشد و دیگران نمی توانند آنها را بشنوند. شما ممکن است آنها را در مکانهای مختلف و یا از یک جسم خاص مانند تلویزیون بشنوید. صداها ممکن است بطور مستقیم با شما صحبت کنند و یا اینکه در مورد شما با همدیگر صحبت کنند. ممکن است اینطور به نظر بیاید که شما دارید یک مکالمه را گوش می کنید. صداها ممکن است خوشایند باشند اما اغلب گستاخانه، ، توهین آمیز و یا تنها آزار دهنده هستند.
افراد اسکیزوفرنی چگونه به این صداها واکنش نشان می دهند؟
گاهی ممکن است شما احساس کنید که مجبورید که آنچه را که آنان می گویند اجرا کنید. حتی اگر آنان بگویند که به خودتان آزار برسانید و یا کاری را انجام دهید که می دانید صحیح نیست. اغلب اوقات شما آنها را نادیده می گیرید اما گاهی شما مغلوب آنها می شوید.
صداها از کجا می آیند؟
این صداها مجازی نیستند اما توسط خود مغز ساخته می شوند. اسکن های مغزی نشان داده اند که قسمتی از مغز که هنگام شنیدن صدا فعال است، اینگونه صدا ها را نیز ایجاد می کند. اینگونه به نظر می رسد که در این موقع مغز بین صداهای واقعی و اینگونه اختلالات دچار اشتباه می شود.
آیا افراد دیگر هم اینگونه صداها را می شنوند؟
افراد با اختلالات روحی دیگر مانند افسردگی حاد ممکن است صداهایی را بشنوند که مستقیم با آنها صحبت می کنند. در افسردگی این صداها ملامتگر بوده و یک کلمه یا عبارت خاص بارها و بارها تکرار می شود.
بعضی افراد صداهایی را می شنود که زندگی روزمره آنان را دچار مشکل نمی کند این صداها ممکن است، خیلی بلند نبوده، خوشایند باشند و یا تنها در بعضی مواقع شنیده شوند. این گونه علایم نیاز به مراقبت خاصی ندارند.
انواع دیگر توهم
دیدن یا توهم بو، مزه یا لمس شدن نیز ممکن است اتفاق بیفتد اما کمتر مشاهده شده است.
هذیان
وهم در حقیقت اعتقاد راسخ به موضوعی است که ممکن است صرفا بر پایه یک تفسیر غلط و یا برداشت ناصحیح از موقعیت باشد. در شرایطی که شما هیچ شکی ندارید دیگران اعتقاد شما را اشتباه، عجیب یا غیر واقعی می دانند. آنان نمی توانند در مورد این موضوع با شما بحث کنند. اگر آنان از شما در مورد دلایلتان بپرسند، دلایل شما برای آنان بی معنی است و یا اینکه شما نمی توانید توضیح دهید و فقط می گویید: می دانم.
چگونگی شروع هذیان
ممکن است شما کاملا بطور اتفاقی به آن اعتقاد پیدا کنید. ممکن است پس از چند هفته یا ماه احساس کنید که موضوع عجیبی در حال شکل گیری است. اما نمی توانید راجع به چگونگی آن توضیح دهید. ممکن است شما یک ایده وهم آلود را برای توضیح دادن توهماتتان بسط دهید. برای نمونه اگر شما صداهایی را می شنوید که در مورد رفتارهای شما توضیح می دهد، ممکن است شما به این نتیجه برسید که توسط حکومت در حال کنترل شدن هستید.
هذیان سوء ظن
در این نوع از هذیان شما احساس می کنید که در خطرید. این خطرات ممکن است:
نامعمول – شما ممکن است احساس کنید که حکومت در حال جاسوسی کردن از شماست یا ممکن است احساس کنید که همسایه شما از تکنولوژی خاصی برای جاسوسی از شما استفاده می کند.
روزمره – شما ممکن است احساس کنید که همسر شما خیانتکار ا ست. این موضوع ممکن است از موضوعات کوچک و نامربوطی که ارتباطی با سکس یا روابط غیر مشروع ندارند ناشی شود. دیگران نمی توانند دلایلی برای اینکه شما صحیح می گویید پیدا کنند.
سوءظن بطور واضحی برای شما استرس زاست. این موضوع مخصوصا موجب رنجش افرادی می شود که شما به آنها سوءظن دارید. مخصوصا اگر از نزدیکان شما باشند مانند خانواده تان.
Ideas of reference(مخاطب بودن)
شما ممکن است معنی خاصی از اتفاقات روزمره برداشت کنید و به این نتیجه برسید که بطور محسوسی به شما مربوط می شوند. برای نمونه احساس کنید برنامه های تلویزیون و رادیو در رابطه به شماست. و یا مردم در حال ارتباط برقرار کردن با شما از راههای عجیب هستند مثلا از طریق رنگ ماشین هایی که از خیابان عبور می کنند.
تاثیرات هذیان بر زندگی
- هذیان ممکن است رفتار شما را تغییر دهند.
- از آنجا که شما می دانید دیگران نمیتوانند افکار شما را بفهمند، مطرح کردنشان با دیگران برایتان دشوار است.
- اگر فکر کنید که دیگران در حال تلاش برای آزار رساندن به شما هستند شما ممکن است تنها از آنان دوری کنید. اغلب شما آنقدر احساس تهدید می کنید که می خواهید تلافی کنید.
- شما ممکن است برای فرار از احساس خطر از مکانی به مکان دیگر حرکت کنید.
افکار پریشان یا اختلالات فکری
تمرکز کردن بسیار سخت می شود. شما ممکن است نتوانید:
- خواندن یک مقاله در روزنامه یا تماشای یک برنامه تلویزیونی را به آخر برسانید.
- تکالیف دانشگاهی خود را انجام دهید.
- بر کار خود تمرکز کنید.
فکر شما سرگردان است. شما از فکری به سراغ فکر دیگر می روید بدون اینکه هیچگونه ارتباط مشخصی بین افکارتان وجود داشته باشد. پس از یک یا دو دقیقه شما نمی توانید یه یاد بیاورید که از ابتدا داشتید به چه فکر می کردید. برخی از افراد در توضیح فکر خود از آن به عنوان مبهم یا نا معلوم نام می برند.
وقتی که رشته افکار شما به این طریق پاره می شود فهمیدن آن برای دیگران سخت است.
احساس کنترل شدن
شما ممکن است احساس کنید که:
- افکار شما در حال ناپدید شدن است. انگارکه شخصی افکار شما را از مغزتان می رباید.
- آنچه شما فکر می کنید افکار شما نیست بلکه شخص دیگری آنها را در مغز شما قرار می دهد.
- شما احساس می کنید که بدنتان مانند یک رباط کنترل می شود.
افراد اینگونه تجربیات را به روشهای مختلفی توضیح می دهند. بعضی از افراد توضیح تکنولوژیکی برای این موضوع دارند. مانند رادیو، تلویزون یا لیزر و یا اعتقاد دارند که دستگاهی در آنان قرار گرفته است. بعضی افراد از روحهای خشمگین، خدا و یا شیطان نام می برند.
علایم منفی
این علایم کمتر از علایم مثبت آشکار هستند.
- علایق شما ، انرژی تان و احساستان در زندگی کم می شود. به سختی به موضوع خاصی علاقه مند می شوید.
- شما نمی توانید تمرکز کنید. نمی توانید برخیزید و از خانه بیرون بروید.
- شستن و تمیز کردن و یا تمیز نگه داشتن لباسهایتان برایتان سخت می شود.
- از بودن با دیگران ناراحتید. چیزی برای گفتن با آنان ندارید.
این ممکن است برای دیگران سخت باشد که بفهمند علایم ذکر شده، علایم واقعی بیماری هستند و شما صرفا تنبل نشده اید. این موضوع ممکن است باعث آزار شما و خانواده تان بشود. خانواده تان احساس می کند که شما صرفا به این احتیاج دارید که در جمع باشید. اما شما نمی توانید توضیح دهید. علایم منفی کمتر از علایم مثبت بارز می باشد اما می تواند به همان اندازه دردسر ساز باشد.
آیا شخص مبتلا به اسکیزوفرنی تمام این علایم را دارد؟
خیر. ممکن است شخص صداهایی را بشنود بدون علایم منفی و ممکن است اختلالات فکری نداشته باشد. افراد با هذیان در اغلب موارد علایم منفی را ندارند. اگر شخصی تنها اختلالات فکری و علایم منفی را داشته باشد، بیماری او ممکن است تا سالها شناخته نشود.
فقدان واقع بینی
ممکن است پس از مدتی علایم آنچنان قوی می شوند که تمام زندگی شما را احاطه می کنند. ممکن است شما فکر کنید که دیگران در اشتباهند زیرا نمی توانند آنچه را شما می فهمید بفهمند.
افسردگی در اسکیزوفرنی
- قبل از درمان نزدیک به نیمی از کسانی که اسکیزوفرنی دارند در ابتدا احساس افسردگی می کنند.
- در حدود یک از هر هفت نفر با علایم دنباله دار افسرده می شوند. این موضوع ممکن است شناخته نشود زیرا علایم آن با علایم منفی اشتباه گرفته می شوند.
- گرچه در گذشته داروهای مصرفی عامل افسردگی شناخته می شدند اما به نظر می رسد که درمان با دارو به کاهش افسردگی در اسکیزوفرنی منجر می شود.
- اگر شما اسکیزوفرنی دارید و احساس افسردگی می کنید حتما از کسی بخواهید که از شما بطور جدی مراقبت کند. برای اطلاعات بیشتربه مقاله ما در مورد افسردگی مراجعه کنید.