هنر معرق چوب نیز از جمله هنرهای ایرانی با قدمتی صد ساله میباشد که از آغاز (همزمان با تحولات هنر مدرن در ایران) تا کنون مسیر یکنواختی را طی نموده و هنرمندان این عرصه همواره فضای سنت را به تجربه نشستهاند و گاه آن را با هنرهای دیگر از جمله مشبک، منبت و خاتم در هم آمیختهاند. هنرهای چوبی از گذشته تاکنون به دلیل ذات چوب و ارتباط با طبیعت همواره مورد توجه افراد زیادی قرار گرفته است. حکاکی چوب شاید یکی از شگفتانگیزترین اشکال هنری است که برای انسان شناخته شده است.
در این میان تابلوهای معرق چوب جایگاه ویژهای بین علاقهمندان دارد. برای خلق تابلوهای معرق چوب به یک بستر ثابت نیاز داریم. تکههای چوب را میتوان بر روی هر چیزی که حرکت نمیکند، اعمال کرد. هنگام انتخاب یک بستر مناسب برای ایجاد تابلو معرق چوب اصلیترین ویژگی موردنظر این است که بدون خمیدگی باشد و در اثر گرما یا رطوبت منبسط یا منقبض نشود. همچنین سطوح باید عاری از رنگ، خاک و گرد و غبار باشند. هنرمند معرق کار با چسابندن تکههای چوب کنار یکدیگر شاهکارهای هنری تابلوهای معرق چوب را به زیبایی هرچه تمامتر و با مهارت بالا خلق میکند. برای تهیه تابلو معرق چوب مشورت با کارشناس فروش تابلو معرق چوب و بهرهمندی از اطلاعات آن میتواند مفید باشد.
چوب از جمله مواد نسبتا ناپایدار طبیعت است، که به لحاظ اجزای تشکیل دهندهاش نسبت به اغلب مواد طبیعی دیگر استحکام کمتری دارد و این خاصیت سبب شده تا آثار چوبی از پایداری بسیار کمی برخوردار باشند. با توجه به این که در طول تاریخ آثار چوبی بسیاری بر اثر مرور زمان یا حوادث و عوامل آسیب زا از بین رفتهاند. برای دستیابی به تاریخچه هنرهای چوبی خصوصا معرق چوب، هر چه به عقب باز گردیم منابع کمتری در دسترس است. آثار هنری به جای مانده در ایران را میشود به شش دوره زیر تقسیم نمود:
- دوران قبل از اسلام(شامل تمدنهای باستانی ایران)
- قرون اولیه ی اسلام( شامل سلسلههای آل بویه، خوارزمشاهیان، سامانیان)
- دوران میانی اسلام (شامل سلسلههای سلجوقی ، ایلخانی، تیموری)
- دوران صفویه
- دوران زندیه، افشار، قاجار
- دوران معاصر
با توجه به بررسی تاریخچه هنر معرق به ذکر آثار به جای مانده و نمونههای موجود، این هنر به استناد منابع معتبر موجود پرداخته میشود:
اگر بخواهیم در مورد پیدایش تاریخی این رشته از هنرهای چوبی در کشورمان سخن به میان آوریم میراث به جای مانده از ایرانیان باستان نشانگر ذوق و سلیقه و زیبایی شناسی هنری آنان برای تزیین لوازم و مسایل مورد استفاده آنان در هزاران سال پیش است. شانهای که در کاوشهای صورت گرفته توسط باستان شناسان در شهر سوخته کشف شده و با توجه به ابزار و امکاناتی که در ۶۲۰۰ سال گذشته در اختیار بشر بوده نمایانگر اشکالی است که برای تزیین روی سطح شانه اشباع و جایگزین گردیده است. به جز این نمونه تا دوران میانی اسلام هیج اثرمعرق جایگزینی ثبت و ضبط نشده است.
از دیگر آثار و تزیینات چوبی به جای مانده در این سرزمین، میتوان به نوعی معرق جایگزین با طرحهای ساده هندسی که متعلق به دوران میانی اسلام بین قرن پنجم تا دهم هجری شمسی میباشد، اشاره نمود. استفاده از چوبهایی مانند چنار، گردو، عناب، توت و گلابی و مصالحی چون عاج، استخوان و فلزات در این دوره قابل ذکر است. دو نمونه موجود از این دوران به شرح زیر است:
- رحلی چوبی متعلق به قرن ۸ هجری شمسی که در موزه مترو پولیتن نگهداری میشود و دارای شبکهکاری، کندهکاری، و معرق جایگزین میباشد.
- درِ گور امیر سمرقند، مربوط به قرن ۹ هجری شمسی که در موزه آرمیتاژ نگهداری میشود ودارای کندهکاری و معرق جایگزین و معرق نازک کاری به همراه عاج استخوان میباشد.
در آثار به جای مانده از دوران صفویه که مربوط به قرون ۱۰-۱۲ هجری شمسی میباشد، تحولاتی از لحاظ نقش و شیوههای اجرایی در آثار هنری چوبی به وجود آمد که سبب ظرافت و دوام آن از لحاظ فنی شد. همچنین از لحاظ هنری آثار این دوره با الهام از نقوش و فرهنگ ایرانی ساخته شدند. معرق جایگزینی که، از دوران قبل آغاز شده بود از زمان صفویه با نقوش متنوعتری بر روی برخی درها، جعبهها و دیگر آثار متعلق به این دوره مشاهده میشود. البته در این دوران نوعی معرق انجام میگرفت که، در آن قطعات چوب و استخوان به همراه لایههای خاتم به سبک امروزی ( تکه چینی) در کنار هم چسبیده میشدند.
از نمونههای به جای مانده از این دوران:
- معرق جایگزین روی دسته یک صندلی و با استفاده از مصالحی چون عاج، استخوان و صدف
معرق تکه چینی به همراه خاتم روی یک در نمونهای از معرق جایگزین در دوران قاجار نیز موجود است که در آن از مفتول های فلزی در حاشیه چوبها استفاده شده است. نمونهای از معرق جایگزین روی مبل از آثار به جای مانده از این دوران است.
معرق جایگزینی برروی یک مبل قاجاری
معرق به عنوان هنری که، از شهر سوخته تا کنون در تمدن ما با نمونههای بسیار محدود به جای مانده امروزه شاهد تغییر و تحولات و پیشرفتهای گوناگونی میباشد.
از هنر معرق در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه، در، تکیه گاه صندلی استفاده میشد. با بهرهگیری از نقوش اسلیمی یا گره و تنها پنج رنگ محدود چوبهای آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت و گاه برای تنوع از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده میکردند. رنگ خاتمها نیز به همان پنج رنگ ذکر شده محدود بود و به خاتمهای چوبی شهرت داشت. شیوه معرق کاری نیز در مقایسه با روشهای امروزی متفاوت بود.
به این ترتیب هنرمندان ابتدا به وسیله کاردک مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقشها را روی شیی مورد نظر مطابق طرح میکندند و سپس نقشها را از چوبهای رنگی به وسیله متهای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهانهای مخصوص قدیمی و ارهای به نام “چکی” دوربری میکردند و در محل مقرر قرار میدادند.
اجرای آثار معرق در ایران تا سال ۱۳۳۴ هجری شمسی با همان پنج رنگ محدود متداول بود. به کارگیری مواد رنگی شیمیایی و ایجاد نقشها بر روی یک راکت تنیس روی میز توسط محمد طاهر امامی و در پی شناسایی گوناگونی رنگ انواع چوبهای صنعتی شناخته شد. .
معرق خاتم، نیز از شیوههای تلفیق این هنر با هنر خاتم است. از بدو پیدایش کارگاه معرق و منبت نوع ساده معرق خاتم در میان شمسه نقشهای گره با همان پنج رنگ محدود به کار گرفته میشد و تلفیق این دو هنر تا سالهای اخیر نیز در میان هنرمندان و بازار صنایع دستی ایران از رونق خاصی برخوردار بوده است.
روند شکل گیری و تغییر و تحولات در هنر معرق، با شناخت و درک عمیقتر و به کارگیری دامنه وسیعتری از چوبها ادامه یافت. همچنین ذوق و خلاقیت هنرمندان برای اجرای اصولیتر و سریعتر، رسیدن به مناسبترین رنگ بندی، رعایت ظرافت در برش قطعات چوب و خطوط اره در جهت افزودن به زیبایی تکنیک و تنوع در به کارگیری طرحها و نقوش مختلف و دور شدن از قالبها و محدودیتهای سابق براین، کم کم جذابیتهای نهفته این هنر را به فعلیت رسانده و معرق کاری با چوب جایگاه ویژهای در میان هنرهای چوبی و صنایع دستی ایران پیدا کرد.
تا دهه ی هفتاد هجری شمسی، اکثریت آثار معرق با استفاده از طرحهای سنتی ایرانی همچون اسلیمی و ختایی، گل و مرغها، مینیاتور و به صورت معرقهای زمینه چوب و زمینه رنگ شکل میگرفت. همچنین استفاده از مصالحی چون عاج فیل، استخوان شتر، صدف طبیعی، و برشهایی از خاتم و فلزات، جلوه و ارزش ویژهای به آثار معرق این دوران میبخشید.
غالب آثار معرق کاری شده این دوران، بر سطوحی از قبیل: صفحه میز، تکیه گاه صندلی، جعبهها و صندوقها، منبرها و دربها مشاهده میشوند.
از جمله هنرمندانی که در این دوران فعالیت داشته و در روند شکل گیری این هنر تاثیر گذار بودهاند، میتوان به عزیز الله ویزایی ، پرویز زابلی، محمد طاهر امامی، حسن آزاد خانی ، عطاءالله غلامعلی، هاشم فنی پور اشاره کرد.
ترویج و گسترش معرق در ایران، تا قبل از دهه هفتاد هجری شمسی با تلاش اساتید و هنرمندانی انگشت شمار که نام برخی از آنها در بالا ذکر گردید و در کارگاههای معدودی از جمله کارگاه معرق و منبت سازمان میراث فرهنگی صورت میگرفت. این آموزشهای محدود اغلب در شهر تهران و به صورت استاد شاگردی بود.
فعالیتها و خلق آثار در این رشته پس از دهه هفتاد هجری شمسی درکارگاههای سایر نقاط کشور در سطح گستردهای رواج یافت .
چوب ماده اولیه ارزشمندی است، که از آغاز خلقت بشر به دلیل خصوصیتهای بیشمارش همواره در کنار انسان به رفع نیازهای مادی بشر کمک کرده؛ و از با ارزشترین موادی است که همواره انسان در ساخت لوازم و وسایل روزمره خود و برآوردن احتیاجاتش با آن درگیر بوده است. همین انس باعث خلق آثار هنری دستساز در هزاران سال پیش بوده است.
تابلوهای معرق از نظر فنی و تکنیک اجرا در نقاط مختلف و با توجه به دورههای مختلف زمانی و پیشرفتهایی که در ساخت ابزار صورت گرفته، همچنین با توجه به گسترش مواد و مصالح اولیه با تغییر و تحولاتی روبرو بوده است. امروزه معرق چوب را میتوان متداولترین شاخه از هنرهای چوبی ایران دانست. همان طور که تعداد زیادی صنعتگر صنایع دستی و هنرمند در این رشته فعالیت میکنند.
معرق چوب از دوربری و تلفیق چوبهای مختلف درختان و بهره گیری از رنگ و بافتهای متنوع آن برای اجرای نقوش و طرحها بر سطح یک زمینه پدید میآید. شیوه متداول و مرسوم امروزی در اجرای آثار معرق در ایران با به کارگیری چوبهایی است که با ضخامت تقریبی۴ الی ۵ میلیمتر به وسیله ارههای نواری بزرگ ورق شده و آماده میگردند و تقریبا هیچ گونه محدودیتی در به کارگیری چوب درختان مختلف برای برش و استفاده در آثار معرق وجود ندارد.
اجرای آثار معرق با تهیه و انتخاب طرح و تصویر دلخواه آغاز شده و با چسباندن آن بر سطح یک تخته سه لایی الگوی اولیه شکل میگیرد. قسمتهای مختلف الگو توسط کمان اره مویی برش خورده و به صورت قطعات کوچکتری از هم مجزا میگردند و سپس به طور موقت بر سطح یک زیرکار میخ میشوند. پس از آن هر قطعه از کار جدا شده و در قسمتی از چوب دلخواه دوربری میشود و بر سطح زیر کار جایگزین الگو میگردد. به این ترتیب تمام قسمتهای طرح آنالیز میشود و در هر قسمت چوبهای رنگی طبیعی با توجه به بافت و نقش آن جایگزین الگوها میشوند. پس از چسباندن تمام قطعات بر سطح زیر کار و پوشاندن فواصل و خطوط اره بین چوبها با مادهای به نام پلی استر یا بتونهای از مل و چسب چوب به همراه مواد رنگی مناسب با رنگ زمینه تابلو با استفاده از سمباده و دستگاه ماشین پوست، اختلاف سطحها را از بین می برند و با به کارگیری سمبادههای نرم تمام سطح تابلو را مسطح میکنند و در آخر برای محافظت از کار و جلای آن از پلی استر سیلر و کیلر و …استفاده میشود.
وسایل و ابزار کار معرق به شرح زیر است:
کمان اره مویی، تیغ اره مویی، چکش، کاردک، تیزک، میخکش، میخ سایه، تخته پیشکار، میزکار، سوهان، گیره، پیچ دستی، تخته سمباده، کاتر، دریل دستی و گونیا.
مصالح معرق کاری:
چوبهای مختلف درختان، چسب چوب، چسب فوری، چسب کالک، تخته سه لایی و زیرکار، چسب کاغذی.
وسایل و ابزار کاررنگ کاری معرق:
دستگاه ماشین پوست(صفحه دیسک)، دستگاه پولیش، دستگاه سمباده لرزان، پمپ باد و پیسوله، لیسه.
مصالح کار رنگ کاری معرق:
پلی استر، سیلرکیلر، پودرهای رنگی، خمیر مشکی، سمباده پارچهای، تینر فوری و چسب پاتکس.
برای اجرا و ساخت تابلوهای معرق نیاز به مکان و فضای خاصی نیست. وجود نور کافی، میز کار و صندلی مناسب تنها شرایط لازم برای مکان کار است. اجرای تابلوهای معرق نیازمند ابزارهای صنعتی و مکانهای ویژه نمیباشد. اما با توجه به اینکه پلی استر و رنگ کاری تابلوهای معرق، با استفاده از مواد شیمیایی انجام میگیرد، داشتن مکانی با سیستم تهویه مناسب و وجود آبشار رنگ و رعایت کامل اصول ایمنی ضروری به نظر میرسد تا از خطرات مواد قابل اشتعال و بیماریهای تنفسی ناشی از آنها جلوگیری نماید.
گردو، نارنج، عناب، گلابی، سنجد، انجیلی، راش، توسکا، افرا، اقاقیا، ممرز، کرات، شمشاد، چنار، عرعر، زرشک، بلوط، خرمالو، آزاد، سرخدار، زبان گنجشک، کیکم، پسته، زیتون، گیلاس، زردآلو، نارون، ملچ، بادام، پرتقال به همراه چند درخت خارجی از جمله آبنوس، فوفل، آکاژو، بقم از رایجترین چوبهای مورد استفاده هنرمندان امروزی معرق کار میباشند.
معرق جایگزینی نیز، یکی از شیوههای اجرایی در آثار معرق است که در دورههای اولیه پیدایش این هنر از این روش استفاده میشده است. در این شیوه ابتدا براساس طرح قسمتهایی از چوب انتخاب شده برای زمینه با عمق کم و به وسیله ابزاری چون مغار، کنده کاری شده و با استفاده از سایر چوبها یا برشهایی از عاج و استخوان و صدف جای خالی اشباع میگردد. از دیگر شیوهها و تکنیکهای سنتی اجرای آثار معرق که در شهرهایی مثل اصفهان و مشهد مرسوم بوده، روشی است که در آن اجزای طرح را از هم جدا نموده و سپس تکههای برش خورده مستقیما روی چوبهای مناسب قرار گرفته و دور بری میشوند. محل نسب روی زیر کار توسط کاربن مشخص میشود. در شیوههای سنتی که در شهر تهران، برای اجرای آثار معرق مرسوم بوده است تمام اجزا و تکههای چوب پس از دوربری و تلفیق به صورت خال چسب از کنار به یکدیگر چسبیده شده و پس از اجرای کامل طرح سراسر کار با چسب چوب و مخلوطی از پودرهای رنگی مانند دوده، اُمرا و اُخرا میپوشاندند و در آخر توسط دستگاه پرس، یا به وسیله پیج دستی به یک زیرکار مناسب پرس میکردند.